مبنای محاسبه رتبهبندی از ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ خواهد بود
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۰۹۸۷۶
وزیر آموزش و پرورش گفت: برای اجرای رتبهبندی، در جدول ۹ قانون بودجه، ۳۸ هزار میلیارد تومان دیده شده است که مشمولان هر میزان باشند، میتوان محاسبه کرد و البته این سقف را باید رعایت کنیم.
به گزارش خبرگزاری برنا؛ یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش در برنامه صف اول شبکه خبر درباره جزئیات آییننامه رتبهبندی معلمان، اظهار کرد: امروز نسخه اولیه شیوهنامه ارزیابی معلمان آماده میشود چون با سازمان امور استخدامی و سازمان برنامه و بودجه، مقدمات تدوین آن آغاز شده بود؛ جلسه مشترک شیوهنامه برگزار میشود و برای تدوین نهایی آن، حدود یک هفته بیشتر متصور نیستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی توضیح داد: آموزش و پرورش در تبصره 3 ماده 4 آییننامه رتبهبندی معلمان، مکلف شده است شیوهنامهای برای فرایند اجرای آییننامه و قانون رتبهبندی معلمان با همکاری سازمان امور استخدامی و سازمان برنامه و بودجه تدوین کند.
نوری تصریح کرد: همچنین برخی تکالیف دیگر در آییننامه مشخص شده است که چون از قبل در دست بررسی بود، آماده سازی شده است و انشاءالله رتبهبندی وارد مرحله اجرا در نظام آموزش و پرورش میشود.
وی ادامه داد: در رتبهبندی، معلمان مدارس استثنایی، ابتدایی و مناطق محروم هر سال، سه ماه ارفاق میگیرند؛ به عبارت دیگر، هر دوره برای آنها، یک سال کوتاه خواهد شد اما برای نخبگان یکبار و بار اول، 3 سال ارتقای رتبه بعدی را خواهند داشت.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه فرهنگیان رسمی و پیمانی مشمول رتبهبندی خواهند بود، گفت: رتبهبندی از زمان تدوین سند تحول بنیادین به عنوان یکی از ارکان کیفیتبخشی به نظام تعلیم و تربیت و ارتقای صلاحیتهای حرفهای معلم مطرح بود؛ در راهکار 2 هدف عملیاتی 10 سند تحول عنوان شده است که معلمان صلاحیتها و شایستگیهای حرفهای، تخصصی و عمومی را داشته باشند که رتبهبندی نامیده شده است.
وی با بیان اینکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سال 1390 رونمایی شد، افزود: در سال 1392، بحث رتبهبندی در ابلاغیه رهبر معظم انقلاب آمد و بعد هم در قانون برنامه ششم توسعه مطرح شد.
نوری به تاریخچه رتبهبندی اشاره کرد و گفت: در طول این مدت در ارتباط با رتبهبندی گامهایی برداشته شد اما منجر به رتبهبندی نشد و هر بار رتبهبندی به میدان میآمد و یک بخشی به نام رتبهبندی اجرا میشد که در واقع افزایش حقوق و مزایا بود.
وی ادامه داد: رتبهبندی به این معنی که در ماده یک قانون رتبهبندی آمده است، اجرا نشد تا آنکه آیتالله رئیسی در شعارهای انتخاباتی خود در جمع فرهنگیان با صراحت اعلام کرد که در تصویب نظام رتبهبندی معلمان تسریع خواهد شد و اتفاق هم افتاد؛ حتی دولت بودجه پایداری برای آن معادل 25 هزار میلیارد تومان پیشبینی کرد که به 38 هزار میلیارد تومان ارتقا پیدا کرد.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه در دولت گذشته برای رتبهبندی معلمان، اعتبارات ناپایداری از فروش املاک و اموال مازاد پیشبینی شده بود، افزود: در واقع اموال مازادی به این اندازه به فروش نرفته بود و همچنین اعتباری که برای رتبهبندی پیشبینی شده بود 20 هزار میلیارد تومان برای اجرای سه ساله بود در حالی که دولت سیزدهم 38 هزار میلیارد تومان برای اجرای 18 ماهه این قانون پیشبینی کرده است.
وی اضافه کرد: همکاری دولت، مجلس و شورای نگهبان به این سمت رفت که قانون رتبهبندی معلمان تصویب شود و در ادامه آییننامه رتبهبندی آماده شد و اکنون هم ابلاغ شده است؛ همچنین تصویب شیوهنامه زمان کوتاهی خواهد برد.
نوری با بیان اینکه جمعیت ذینفع رتبهبندی 800 هزار نفر هستند، اظهار کرد: رتبهبندی شروع شده است تا به کیفیت نظام تعلیم و تربیت برسیم و اگر این هدف تأمین شود قطعا رتبهبندی به سمت آن هدف نهایی خودش پیش خواهد رفت.
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر بین آییننامهای که ما پیشنهاد کرده بودیم و آییننامه موجود اختلاف ماهوی وجود ندارد و آییننامه خوبی است، افزود: آییننامه برخی از جزئیات را مشخص کرده است مثل اینکه چه کسانی را شامل نمیشود؛ به عنوان مثال کسانی که در مرخصی بدون حقوق به سر میبرند چرا که بحث ارزیابی کیفیت، شایستگیها و تجارب مطرح است.
وزیر آموزش و پرورش اضافه کرد: از جمله افرادی که مشمول رتبهبندی نمیشوند شامل افرادی است که مأمور به سایر دستگاهها هستند، مأمور به تحصیل هستند و یا کسانی که کد شناسه کارمندی ندارند؛ همچنین کسانی مازاد باشند یعنی در مدرسه برایشان کاری نیست و تمایل هم ندارند به جایی بروند که ما نیاز داریم؛ یعنی چه در دورههای تحصیلی دیگر و چه در همان دوره تحصیلی در جای دیگر کار کنند.
وی اضافه کرد: به دلیل اینکه تعداد دانشآموزان زیاد شده و تعداد بازنشستگی هم بیشتر داریم، تمام معلمان را میتوانیم سازماندهی کنیم؛ اگر هر معلمی جایی مازاد باشد و به اداره آموزش و پرورش مراجعه کند، در همان شهر سازماندهی میشود.
نوری با تأکید بر اینکه قانون رتبهبندی برای معلمان شاغل هست، گفت: یک تعداد افراد داریم که به دلیل کمبود نیروی انسانی در سال 1357، 1358، وارد ادارات آموزش و پرورش شدند اما چون معلم هستند و در ادارات کار میکنند، رتبهبندی شامل آنها میشود اما تعدادی از افراد به عنوان کارمند اداری استخدام شدند که شامل آنها نمیشود.
وی ادامه داد: البته اگر گروه دوم واجد صلاحیت معلمی باشند و در مدرسه کار معلمی انجام دهند، رتبهبندی شامل آنها میشود اما دوباره نمیتوانند به اداره برگردند.
وزیر آموزش و پرورش درباره تنزل درجه، اظهار کرد: قانونگذار هر سه سال یکبار، ارزیابی را برای معلمان قرار داده است؛ اگر معلمان در دوره ارزیابی نتوانند رتبه بعدی را کسب کنند، در فرایند اداری قرار میگیرند؛ قانونگذار دقیق دیده است چون یک کسی که معلم است باید مؤلفههای چهارگانه یعنی شایستگیهای عمومی، تخصصی، حرفهای و تجربه را داشته باشد.
وی افزود: معلم باید توانمندیهایی را کسب کند و به ظهور و بروز برساند تا بتواند متربی را هدایت کند و اگر نتواند متربی را هدایت کند، به مجموعه اداری میرود.
نوری با بیان اینکه معلم باید مادام خود را بهروز نگه دارد البته معلمان ما عموما اینچنین هستند، تصریح کرد: معلمان باید همواره خود را آماده نگه دارند و منطبق بر شایستگیها در نظام تعلیم و تربیت حضور پیدا کنند؛ یکی از شایستگیها که روی آن غفلت شده، شایستگیهای عمومی است؛ منظور از شایستگیهای فردی، شایستگیهایی است که مبتنی بر اعتقادات، باورها و انگیزههای معلمان است.
وی افزود: شایستگیها بر اساس گزارههای رفتاری که افراد دارند توسط ارزیابان حرفهای از بین همکاران چه در دانشگاه فرهنگیان و چه در درون آموزش و پرورش است، انجام میشود که البته حدی هم برای آنها گذاشته شده است یعنی کسانی که مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا دارند؛ همچنین ارزیابان یک نفر نیستند و توسط همکارانمان در بخشهای ارزیابی عملکرد، حراستها و گزینشها و... انجام میشود و نهایتا جمع اینها، آن شایستگی فرد را احصا خواهند کرد.
وزیر آموزش و پرورش گفت: شیوهنامه به سمت مدرک گرایی و مقالهگرایی نرفته است بلکه به سمت کارهای پژوهشی کیفی معلمی مثل اقدام پژوهی و آنچه در صلاحیتهای حرفهای معلمان هست، پیش رفته است.
وی با تأکید بر اینکه بخش پژوهشی شروع خوبی در نظام تعلیم و تربیت دارد، افزود: رتبهبندی در واقع آمده است تا چرخش نظام آموزش و پرورش عمومی کشور را از نظام تک ساحتی به شش ساحتی حرکت دهد.
نوری در پاسخ به این پرسش که «تکلیف معلمانی که هیچکدام از رتبهها را کسب نکنند چه میشود؟»، اظهار کرد: قانونگذار پیشبینی کرده است که اگر فرهنگی کف امتیاز که 470 است را کسب نکند، از تاریخ اجرای رتبهبندی از مزایای رتبه اول یعنی آموزشیار معلم به مدت یکسال برخوردار میشود و مهلتی داده میشود تا رتبه خود را کسب کند.
وی ادامه داد: کسانی جدیدالاستخدام هستند تبدیل وضعیتشان منوط به این است که بعد از دو دوره ارزیابی، رتبه «مربی» را کسب کنند ولی در جریان رتبهبندی قرار میگیرند.
وزیر آموزش و پرورش درباره کسانی که معترض به رتبهبندی هستند، گفت: افراد معترض میتوانند به هیأتهای ممیزی بالاتر شکایت خود را ارائه دهند و همچنین برای کسانی تخلف کرده باشند چه ارزشیابیشوندگان برای کسب رتبه و چه ارزشیابی کنندگان در رتبهبندی، تکالیف تعیین شده است.
وی با بیان اینکه در قانون هیأتهای ممیزه پیشبینی شده است، افزود: در هیأتهای ممیزه بخشی از کارکنان اداری، رئیس دانشگاه و کسانی که در بخشهای ستادی هستند و همچنین صاحبنظرانی که در هیأت ممیزه مرکزی عضو میشوند، حضور دارند و احصای رتبهها در لایههای مختلف پیشبینی شده است تا کمترین اعتراض و اعمال سلیقه صورت گیرد.
نوری با تأکید بر اینکه مبنای محاسبه رتبهبندی از ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ خواهد بود، بیان کرد: برای اجرای رتبهبندی، در جدول ۹ قانون بودجه، ۳۸ هزار میلیارد تومان دیده شده است که مشمولان هر میزان باشند، میتوان محاسبه کرد و البته این سقف را باید رعایت کنیم.
وی تصریح کرد: آنطور که آقای میرکاظمی قول دادند با صدور احکام، پرداختها صورت خواهد گرفت البته بر اساس مقتضیاتی که دولت دارد این پرداختها قطعا محقق خواهد شد.
وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که «چه زمانی میتوانیم شاهد تأثیر رتبهبندی باشیم؟»، گفت: رتبهبندی چرخه بسیار خوبی ایجاد میکند و یکی از چرخهها، فعال کردن دانشگاه فرهنگیان است و معلمان سه سال یکبار ارزشیابی میشوند و باعث میشود که معلمان دائما آماده باشند یعنی دورههایی گذاشته میشود که معلمان دانشهای روز و روشهای جدید را بیاموزند.
وی افزود: در آییننامه قانون پیشبینی شده است که بعد از دو سال اجرا باید گزارشی را از تأثیر بر نظام تعلیم و تربیت ارائه دهیم و اگر نیاز به تغییرات داشته باشد، پیشنهاد دهیم.
نوری با بیان اینکه رتبهبندی باید سریع و دقیق اجرا شود، اظهار کرد: انتظار است رتبهبندی سریع اجرا شود و ما هم به این انتظارات احترام میگذاریم؛ از همکاران میخواهیم قانون رتبهبندی را یکبار بخوانند.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: آموزش و پرورش رتبه بندی وزیر آموزش و پرورش هزار میلیارد تومان نظام تعلیم و تربیت رتبه بندی معلمان قانون رتبه بندی رتبه بندی رتبه بندی پیش بینی شده برای اجرای شایستگی ها آیین نامه شیوه نامه حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۰۹۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بطحایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش: ورود طلاب و روحانیون در مدرسه مسبوق به سابقه بوده است/ درس دینی را با روشی بسیار غلط ارائه میدهیم/ ما باید به شدت و سرعت روشمان را تغییر دهیم/ نمیشود با یک روش ناقص با مردم لج بازی کرد و به حرفهای آنان گوش نداد
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: یک سال دیگر و یک روز معلم دیگر، مطالبات و خواستهها اما همان است. معلمها از دریافتیها و شان و اعتباری که باید داشته باشند، راضی نیستند. نظام آموزشی البته چالشهای فراوانی دارد، از کیفیت آموزشها گرفته تا تغییراتی که در این سالها در روحیه دانشآموزان ایرانی اتفاق افتاده است. همه اینها بهانهای شد که در گفتوگویی مفصل سراغ سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش در دولت دوازدهم برویم. با او درباره گزینشها و تغییرات جدید آن، رتبهبندی معلمان، بیتوجهی به مطالبات معلمان در دولتهای مختلف، طرح امین و ... صحبت کردهایم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
سال گذشته ۲۰ هزار جابهجایی در مدیران مدارس داشتیم، درحالیکه مدیران مدارس با سیستم گزینشی کاملا مورد قبول آموزشوپرورش انتخاب شدهاند. گویا حلقه گزینشها مدام در حال تنگتر شدن است شما از جزئیات این تصمیم که چرا ۲۰ هزار مدیر را جابهجا کردند، اطلاع دارید؟
من شنیدم که همکاران در وزارت آموزشوپرورش جابهجایی را تایید کردند، اما اشاره کردند اینها به علت بازنشستگی بوده است و یا اینکه خودشان نمیخواستند کار کنند، که من امیدوارم این دلیل درست باشد. اگر اینطور نباشد، برمیگردد به اینکه ما به تجربه اهمیتی نمیدهیم و گاهی اوقات ارزشی برای تجربیات زیسته قائل نیستیم. من مصادیقی دارم که حتی مدیر مدرسهای با گرایشات اصولگرایی جابهجا شده است. میخواهم کمی جوانمردانهتر صحبت کنم و بگویم این اشکالات را دولتهای قبلی هم داشتند و نمیخواهم فقط از دولت فعلی ایراد بگیرم، صادقانه اعتراف میکنم در دولتهای قبلی هم این خطاها بود.
من از زمانیکه خودم را شناختم و کسانی که مانند من هستند تمام تلاشمان را کردیم در تمام موقعیتهای اجتماعی، به اندازه خودمان در جمهوری اسلامی ایفای نقش کنیم و حتی اگر شده به اندازه یک ذره بار این کشور را برعهده بگیریم و جلو ببریم. برای من خیلی ناراحت کننده است وقتی یک جانباز جنگ که دوست جبهه و جنگ بنده است و عمر و جوانیش را برای پیشرفت این کشور گذاشته، امروز برگردد به من بگوید:«پشیمانم از مسیری که رفتهام و اگر میدانستم این مسیر قرار است به جایی برسد که افرادی بیایند مسئولیت را به عهده بگیرند .. چنین خطاهایی انجام دهند، این کار را نمیکردم.» این گزاره خیلی دردناک و ناراحتکننده است.
چه چیزی باعث این ناامیدی شده است؟ دستکم در میان آموزش و پرورشیها که همکاران چندین ساله شما هستند، چطور این ناامیدیها را ارزیابی میکنید؟
ما باید در آموزشوپرورش تا جاییکه میتوانیم به معلم توجه کنیم. منظور من از توجه فقط پول دادن و حقوق نیست. ما باید دل این معلم را با آموزشوپرورش همراه کنیم، مثل همان مثال کوچکی که درباره تشکلها و عضویت در شورای عالی آموزشوپرورش زدم. ما نباید با معلممان کشتی بگیریم وشمشیربازی کنیم، بلکه باید صدا و حرفش را بشنویم و ببینیم مشکلش چیست. نه اینکه تا کوچکترین انتقادی داشت او را بلافاصله به تخلفات اداری معرفی کنیم و آنها هم بگویند دیگر از فردا نمیتواند به محل کار بیاید.
در این یک مورد میخواهم بدبینانه بگویم من عمدی در این کارها میبینم؛ یعنی حتما و حتما افرادی عامدانه میخواهند بین حاکمیت و مردم فاصله بیندازند و شرایطی ایجاد کنند که مقبولیت اجتماعی کاهش یابد و پایگاه اجتماعی پایین بیاید. حتما عامدانه است و غیر از این شک نکنید. براساس مدلی که جلو میروند (من اسم خالصسازی را نمیآورم چون زیاد گفته شده و شاید اینطور برداشت شود که منظورم افراد خاصی هستند) افرادی که امتحان پس داده این کشورند و رزومه ۴۰ ساله دارند و در همه عرصه های کشور جانانه به میدان آمدهاند را بی انصافانه کنار یگذارند و خانهنشین میکنند و حرفشان را نمیشنوند و به آنها انگهایی زده میشود و بلافاصله هم بایکوت میشوند، درحالیکه او میتواند راه این کشور را باز کند چون راهش را بلد است.
من زمانیکه به وزارت آموزشوپرورش آمدم (البته دوستان قبل از من هم چنین کاری میکردند و من از تجربیات آنها استفاده کردم) گفتم ماهی یکبار همه وزرای آموزشوپرورش را اعم از اصلاحطلب و اصولگرا دعوت کنیم و دور میز بنشینیم و با همفکری هم مشکلات را حل کنیم. باور کنید جلسات اول و دوم چون دوستان از نظر سیاسی با یک دیگر اختلاف داشتند، بسیار پرتنش میشد، اما از جلسه چهارم همه باهم دوست و رفیق شدیم و آنها بسیار به من کمک کردند، کسی مثل آقای فرشیدی علیرغم این که دولت ما با دولت ایشان اختلاف نظر داشت، اما انصافا روشها و پیشنهادات کارسازی داد، همچنین با افراد دیگری مثل آقای حاجی بابایی، علی احمدی، آقای قاضی و آقای فانی، یک تیم شدیم طوریکه انگار من مدیرعاملم و آنها هیئت مدیره و آنها هم هیچگونه توقعی نداشتند که حتما پیشنهادی که دادهاند عملی شود، چون میدانستند که من وزیرم و باید پاسخگو باشم ولی آنها هم پیشنهاداتشان را مطرح کردهاند. باورکنید از زمانیکه دولت آقای رییسی آمده تا بهحال وزرای محترمی که آمدهاند حتی یک مرتبه تلفنی با من صحبت نداشتهاند.
با آقای صحرایی هیچ صحبتی نداشتید؟
من و آقای صحرایی یک جلسهای داشتیم و ایشان بسیار به من لطف ومحبت داشت و دارد. این صحبت من به این معنا نیست که بخواهم بگویم آنها بیمعرفتاند بلکه منظورم این است باید جلسهای برقرار شود که بهعنوان مثال از من پرسیده شود: چرا این کار را انجام دادی که معلمان نمایندهاشان را خودشان انتخاب کنند؟ چطور این کار را انجام دادی؟ از تنشهایش نترسیدی؟ چطور مدیریت شد بدون اینکه اتفاقی بیفتد؟ درحال حاضر مسئله رتبه بندی را داریم که میشد با نظرخواهی و انتقال تجربه درباره ان تصمیمگیری شود.
اتفاقا چند وقت پیش ما کافه خبری با حضور سه معلم داشتیم و به ماجرای رتبه بندیها پرداختیم. مسئله این است که رتبه بندی در دولت دوازدهم هم اجرا شد، اما چرا آنچه اجرا شد با چیزی که باید اتفاق میافتاد فاصله معناداری پیدا کرد؟
یک دلیل علمی وجود دارد. بر اساس نظریه صاحب نظران مدیریت، تا زمانیکه کارکنان یک نهاد از نظر معیشتی تامین نباشند هر نوع دیگری از پرداخت منتج به ارتقای کیفیت نمیشود. من خواستم با این گزاره علمی بدون اشاره دقیق به نظریهاش، پاسخ سوال شما را بدهم. وقتی که خط فقر ۱۱ میلیون و ۵۰۰هزار تومان است و میانگین پرداختی به معلم ۱۰ میلیون است و ۲میلیون تومان به عنوان رتبه بندی میدهند. (در همه نظامهای مدیریت منابع انسانی هدف رتبه بندی ارتقای کیفیت است و برای این که تلاش افراد و کیفیت کارشان بیشتر شود) زمانی که میزان دریافتی زیر یا مساوی خط فقر است و نمی توان یک زندگی متوسطی را با حقوقی که دریافت میشود، داشت، علم مدیریت منابع انسانی می گوید شما هر چه پول بدهید تا زمانی که به سطح متوسط نرسد موجب ارتقای کیفیت نمیشود.
پس چرا مدیران آموزشوپرورش این ماجرای رتبه بندی معلمها را دستمایه قرار دادهاند و سالهاست مطالبات معلمها را از سالی به سال بعد انتقال میدهند؟
خیلی ممنونم از شما که با این گزاره ساده که سلیستر از حرف من بود این موضوع را مطرح کردید. شما نمیتوانید رتبه بندی را در حال حاضر اجرا کنید، پس اسمش را رتبهبندی نگذارید. بهتر است بگویید میخواهیم میانگین به حقوق همه ۲ونیم میلیون اضافه کنیم، والسلام. چرا معلم را آزار میدهید که فلان مدرک را بیاورید یا فلان مقاله را ارائه دهید و اشک معلمها را در میآورید؟ من از اینکه این را عنوان میکنم عذرخواهی میکنم، اما از آنجایی که رتبه بندی و هر طرحی مثل آن براساس اصول علمیش عمل نمیشود به ضد خودش تبدیل میشود؛ یعنی بهعنوان مثال آمدید ۳۶هزارمیلیارد تومان پول خرج کردید که انگیزه معلم بالا برود تا کیفیت آموزش بچه من و شما افزایش پیدا کند، اما نه تنها افزایش پیدا نکرد، بلکه معلم ناراضیتر هم شد.
فرض کنید شما یک معلم بسیار فعالی بودهاید و یک معلم دیگر خیلی فعال نبوده اما او رفته و چند مقاله منشر کرده است اما شما این کار را نکردهاید و همین باعث شده حقوق او ۲ میلیون بالا رود اما حقوق شما هیچ تغییری نکرده است، در نتیجه معلمی که همیشه موفق بوده و خانواده ها از او راضی بودهاند و بچهها در کلاسش خوشحال بودند، میبیند که به حقوقش اضافه نشده و معلمی که فقط یک مقاله نوشته حقوقش افزایش یافته، پس اوهم از فردا شبیه دیگری میشود و بهجای کارکردن درست در کلاس و با دانشآموزان، به مقاله نویسی میپردازد، اینجا میبینیم که این کار به ضد خودش تبدیل شد. ۴۰ هزارمیلیارد تومان پول کمی نیست که در این شرایط سخت، دولت به معلمها تزریق کرد، اما به ضد خودش تبدیل شد. من به دوستانی که با آنها کار می کردم گفتم این کار شِش ماه بعد به ضد خود تبدیل میشود.
شما در مصاحبهای جملهای دارید که احساس میکنم کلید حل بسیاری از مشکلات معلمها در همین است، «خزانه کشور هیچگاه اجازه نخواهد داد که نظام پرداخت معلمان به نحوی تغییر کند که معلم به شغل دوم نیاز نداشته باشد.»
این حرف من ادامهای هم داشت که من قبل از عنوان کردنش میخواهم ادعایی کنم. کسی این ادعا را میکند که کارشناسی ارشدش را مدیریت مالی خواندهاست و معاون مالی اداری وزارت آموزشوپرورش و معاون سازمان برنامهوبودجه کشور بودهاست. علت این که من با دولت روحانی مکدر شدم این بود که گفتم اجازه دهید رتبهبندی را اجرا کنم، بدون اینکه به خزانه فشار وارد شود و معلم هم راضی شود. این ادعا نیست و هر زمان کسی بخواهد با من مناظره کند و بگوید چهار سال پیش بر چه اساسی این حرف را زدم؟
حاضرم با او با عدد و رقم و مستند مناظره کنم، چون رشتهام این است. گزارهای را که شما از من نقل کردید، با یک تعدیلی میخواهم دوباره بگویم، ما با مدیریت درست منابع انسانی میتوانیم، اما راه و سختیهایی دارد. میتوان با اصلاح مدیریت منابع انسانی در آموزشوپرورش و طراحی یک نظام خاص کاری کرد که با کمترین فشار به خزانه که بار مالی بالا نرود، معلمی که راضی و دل خوش سرکلاس برود و این شدنی است.
اگر این کار عملا شدنی است چرا انجام نمیشود؟ آیا علتش، نخواستن است؟ یعنی نمیخواهند معلمها از این رنج مالی خارج شوند؟
خیر این نهایت بدگویی است.
ببینید معلمی که در جلسه کنکور و یا برای تصحیح اوراق کار میکند، دستمزدش را حداقل ۸-۹ ماه بعد دریافت میکند. این کاری است که انجامش داده چرا پول کاری که انجام شده را نمیگیرد. خود معلمان میگویند: اضافه کاری را ماهها بعد میگیرند، درحالیکه در سایر وزارتخانهها هرگز اینطور نیست. چرا این تاخیرها درباره پرداختیهای معلمان اتفاق میافتد؟
من این فرمایش شما را که به نقل از همکارانمان است را تایید میکنم، اما بخش قبلی حرف شما را نمیتوانم تایید کنم که عامدانه این اتفاق میافتد.
البته صحبتهای خود شما هم همین را نشان میدهد.
دولت باید محافظهکاری را کنار بگذارد و بگوید من میخواهم یک بار برای همیشه مشکل معلمان را حل کنم، چون چنین حسی در هیچ دولتی چه اصولگرا و چه اصلاحطلب نبوده است. البته دولتها وقتی روی کارمیآیند، چون معلمان در سال اول خیلی نقش دارند، (من نیم رخ این موضوع را در این ۴۰ سال رسم کردهام) توجه زیادی به آنها و آموزشوپرورش میکنند.
شاید هم بخاطر رای است، به هرحال جمعیت یک میلیونی معلمها در آرا تاثیرگذار هستند.
دولت دوازدهم و سیزدهم رأیش را گرفته، بنابراین استدلال شما اینجا موضوعیت ندارد. وقتی یکی دو سال از کار دولت میگذرد میگوید من با این مقدار پول که برای معلمین در نظر گرفته شده، می توانم لوله کشی گاز فلانجا را انجام دهم یا جاده فلانجا را بکشم.
اگر تخصیص بودجه در آموزشوپرورش را نگاه کنید دقیقا حرکت سینوسی است و در یکی دوسال اول بالا میرود و بعد پایین میآید و دوباره دولت جدید که میآید نمودار بالا میرود و بعد دوباره پایین میآید. در همین دولت سیزدهم هم این اتفاق افتاد یک باره ۴۰ هزارمیلیارد تومان تزریق کردند. این حرکت سینوسی در همه دولتها بودهاست. من حیفم میآید که این پاسخ را در سوال شما دوباره تکرار نکنم، شرط اصلی این است که دولتها محافظهکاری را با این پدیده اصلی که میتواند درآینده نظام تاثیر گذار باشد کنار بگذارند. خوب است که از افرادی که روزمه دارند و از آنهایی که میتوانند عملگرا باشند بخواهند نظر دهند.
یکی از مواردی که در آموزشوپرورش دولت سیزدهم پرحاشیه شدهاست طرح «امین» است، البته فقط مختص این دولت نیست. نظر شما درباره طرح «امین» و استفاده از طلاب در مدارس چیست؟
ورود طلاب و روحانیون در مدرسه مسبوق به سابقه بوده است و ما از قبل هم داشتیم که طلاب به مدارس میرفتند و فعالیتهایی انجام میدادند، اما اولا نوع اطلاعرسانی این خبر بسیار ناشیانه و ناپخته بود و آن دوستانی که این خبر را مطرح میکردند ناپخته بودند و آنقدر بد این را مطرح کردند که بلافاصله گوشها تیز شد که قرار است مدارس را دست روحانیون و طلاب بسپارند، درحالیکه من برنامه را دیدم اصلا این نبود.
البته یک جاهایی قرار بود این کار را انجام دهند، اما درحد خبری که پخش شد و مقداری مقاومت در بخشی از جامعه ایجاد کرد، نبود. از قبل هم بوده که یک روحانی به مدرسه میرفته و نماز جماعت میخوانده و گاهی در برنامهها و مناسباتی شرکت میکرده و ما اصلا طلبه طرح «امین» در گذشته داشتیم. اول اینکه این بر میگردد به نوع اطلاعرسانی در گذشته که ما (خودم را هم جزء مدیران فعلی حساب میکنم) بلد نیستیم به مردم توضیح دهیم و با آنها تعامل برقرار کنیم و با آنها ارتباط بر قرار کنیم و این یک نکته است. نکته دوم اینکه طلبهای که امروز در حوزه علمیه است ولو طلبه پایه ۸ باشد و یا پایه ۲ باشد یا هر چه ما که هرکسی را به مدرسه نمیفرستیم. در طرح «امین» اینطور بود که این افراد میرفتند آموزشهای تعلیم و تربیتی میدیدند و روشها را یاد میگرفتند؛ یعنی همان آموزشهایی که ما در دانشگاه فرهنگیان درس میدهیم را آنها هم میرفتند و آموزش میدیدند.
چه نیازی وجود دارد؟
نیاز از این جهت که کسی که در حوزه درس خوانده و طلبه است مثل کسی که در دانشگاه در بعضی رشتههای علوم انسانی درس خوانده او هم در بعضی رشتههای علوم انسانی درس خوانده و به تخصصهایی رسیده است و میشود از او استفاده کرد.
معلمها به صراحت میگویند بچهها با درس دینی و محتوای پرورشی که در مدارس ارائه میشود بسیار مشکل دارند و از آنها فاصله زیادی دارد، نظر شما درباره این موضوع چیست؟
درباره نکتهای که نقل کردید از همکارانم درباره درس دینی، من باید بگویم اصلا جوانهای امروز ما از این قیافه من بدشان میآید و این قیافه من و امثال من مانع ارتباط با آنها است و ما نمیتوانیم با این قیافه با جوان ارتباط برقرار کنیم. بهعنوان کسی که ۴۰ سال در حوزه آموزش کار کرده و رشتهام در دوره دکتری مرتبط با حوزه آموزش بوده عرض میکنم اصلیترین عامل بروز این اتفاق روش است نه محتوا.
ما درس دینی را با روشی بسیار غلط ارائه میدهیم؛ بنابراین دانشآموز ما علی رغم اینکه این محتوا محتوایی است که به آن نیاز دارد از آن فاصله میگیرد. ما معتقدیم انسانها فطرتا و صرف نظر از محل زندگی و خانواده از دروغ گفتن متنفرند، از خیانت متنفرند و این ذات افراد است، پس اگر دانشآموزان ما امروز از درس دینی متنفرند برای این است که روشمان غلط است و این روش جواب نمیدهد من تعجب میکنم چرا برخی هنوز اصرار بر این دارند با این حالکه نشانههای عدم موفقیت را میبینند. عوض نکردن روش، محتوا را زیر سوال برده است؛ بنابراین چیزی که باعث شده بچههای ما از این محتوایی که منطق با فطرت آدمهاست متنفر و زده شوند اشکال در روش است.
روش را چه کسی ارائه داده است ؟ همان معلم که در قالب طرح «امین» تعریف میشود. اگر روش درست بود که در این سالها این افراد در حال تدریس آموزههای دینی هستند و باید اتفاق مورد نظر شما میافتاد. به نظرم صرفا روش نیست و به افراد هم برمیگردد.
حتما همینطور است، اما اگر کسی که آن روش را آموزش دیده، شایستگی تدریس و آموزشش را دارد. ببینید ما یک موضوعی در حوزه سنجش و ارزیابی داریم و آن خطاهایی است که یکی از آنها خطاهای هالهای است، بهعنوان مثال اگر شما در یک خیابان صحنه بدی از تصادف ببینید تا مدتها با عبور از آن خیابان آن روز به خاطرتان خواهد آمد و در شما اثر دارد. من به عنوان طلبه که روش را بلد نیستم وقتی با یک روش غلط محتوای خیلی خوبی را آموزش دادم حتما حالت گریزان بودن ایجاد میشود.
ما در آموزش وپرورش معلم بسیار معروفی داشتیم به اسم «نیرزاده» او کسی بود که اتفاقا دروس حوزوی خوانده بود و طلبه هم محسوب میشد. او معلم کلاس اول دبستان در مدرسه علوی بود که کلیپهایش هنوز در اینترنت وجود دارد. او با تکنیک نقش، سه نقش را ایفا میکرد و ۵۰ دانشآموز کلاس اول ابتدایی سر کلاس مات و مبهوتش بودند و از کلاس بیرون نمیرفتند، ولی اگر همان درس را من بدهم قطعا بچهها توجه نخواهند کرد و حواسشان پرت میشود.
ما باید به شدت و سرعت روشمان را تغییر دهیم این روش مخصوص کلاس ۵۰ سال پیش است برای دانش آموز ۴۰ سال پیش است. دانشآموز امروز حوصله مقدمه چینی ندارند و بلافاصله با سرعت عمل خیلی بالا مطلب را درک میکند. این روش بچههای ما را بیچاره و متنفر کرده و از کلاس و مدرسه منزجر شدهاند. اسم مدرسه که میآید برایشان مشمئز کنندهاست وبعد ما توقع داریم از این مدرسه بچهای خارج شود که ایران را دوست داشته باشد یا به پدر و مادرش احترام بگذارد. معلوم است که این طور نمیشود از این فرایند ناقص به یک نتیجه کامل نمیرسیم. این حرف چرا به گوش ما مدیران نمیرود؟ نمیشود با یک روش ناقص با مردم لج بازی کرد و به حرفهای آنان گوش نداد.
با همه بحثهایی که شد، به نظر شما بهترین وزیر آموزش و پرورش بعد انقلاب در ایران چه کسی بود؟
اجازه دهید این سوال را پاسخ ندهم.
البته وقتی از معلم ها این سوال را میپرسیم آقای نجفی را انتخاب میکنند به نظر شما علت چیست؟
شاید من با آن همکارانم همعقیده بودم و به همین دلیل گفتم به سوال بعدی برویم. به چند دلیل آقای نجفی در دوران وزراتش توانست موفقیت زیادی به دست آورد. یک توجهی بود که او به معلم داشت و تکیه ایشان روی معلم بود. نکته دوم طولانی بودن مدت وزارت ایشان بود، اگر اشتباه نکنم ایشان ۹ سال وزیر آموزشوپرورش بود. این وزارتخانه از آن دستگاههایی است که شما اگر کاری را در آن شروع کنی ظرف ۶ ماه و ۸ ماه و یک سال اتفاق نمیافتد و نیاز به زمان دارد. نکته سوم ارتباط و تعامل تنگاتنگ بین وزیر آموزشوپرورش و رییس جمهور وقت بود که در هیچ دوره دیگری چنین تعامل و ارتباط و درک متقابلی نداشتیم. البته اینها به معنا نیست که ما به آقای نجفی انتقاد نداشته باشیم و من هم بهعنوان کسی که آن دوره در آموزشوپرورش بودم انتقاداتی به ایشان دارم اما خاطرات بسیار خوبی از آن زمان در ذهن افراد وجود دارد ایشان به عنوان کسی که خدمات شایانی در آموزشوپرورش انجام داد، بسیار قابل تقدیر است و من همیشه به عنوان یک معلم و همکار برای ایشان آرزوی عاقبت به خیری دارم و امیدوارم با آنچه انجام داده محشور شود.